جایی برای نوشتن

همه چیز و هیچ چیز

چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۱۶ ق.ظ

دلم می خواست دختر بدی بودم. بین همون دسته بندی بد و خوبِ مسخره. بین همون سیاه و سفید بی معنی. دوست داشتم سیاه بودم.

دوست داشتم هیچ چیز برام مهم نبود. هر کار دلم می خواست می کردم. اما نمیشه. اما بیخیال نیستم. اما همیشه هزارتا باید و نباید به دست و پاهام بسته شده. و هر روزی که می گذره انگار یک طناب دیگه اضافه میشه. 

اگه زندگی من یک داستان بود، فکر می کنم الان میجرست بک داستان، همون نقطه 75 درصد پلات که دیگه همه چی داره به نقطه اوج نهایی نزدیک می شه، بودم. و دلم نمیخواد فکر کنم که اون نقطه بعدی چی می تونه باشه.

اصلا می تونم به هپی اندینگ امیدوار باشم؟ کی میدونه؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۰۱
F

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی